کتاب حاضر حاوی دو فیلمنامه به نام های « یک تکه نان» و «مهماندار» است. در فیلمنامة «یک تکه نان» آمده است: در نزدیکی مرز در «برزنکوه» معجزه ای رخ می دهد. مرد بی سوادی به نام «عزیز» در امامزاده، به صورت اتفاقی با مردی نورانی آشنا می شود و توانایی خواندن قرآن را پیدا می کند. مردم دسته دسته برای دیدن عزیز و متبرّک شدن و شفای بیمارانشان به آنجا می روند. نیروی انتظامی برای جلوگیری از درست شدن دردسر سعی می کند از تجمع افراد در نزدیکی مرز ممانعت کند ولی تلاش آنها بی نتیجه می ماند. برای همین فردی به نام «کربلایی» را با وعده و وعید به برزنکوه می برند تا با گفت وگو مردم را از این کار باز دارد، امّا در آنجا وقایع دیگری به وقوع می پیوندد و ماجرا به گونه ای دیگر پیش می رود.