آقای فورتسیکو، رئیس شرکت سرمایه گذاری مشترک دریستی، در یک صبح، بعد از این که چای مخصوص خود را که منشی او خانم گرونر برای او آورده می خورد، نقش زمین شده و به بیمارستان سنت جود فرستاده می شود و فوت می کند. پزشکان علت مرگ را مسمومیت اعلام و در جیب های او مقدار زیادی دانه های چاودار پیدا می کنند. آقای فورتسیکو، مرد ثروتمند که در ساختمان یوتری لاج زندگی می کرد، از همسر اولش دو پسر به نام های پرسیوال و لنسلوت و یک دختر به نام الین داشت و دو سال پیش با زن جوانی ازدواج کرده بود. زن به علت ثروت با آقای فورتسیکو ازدواج کرده بود. منشی های جدید و قدیم آقای فورتسیکو به علت رفتار غیرعادی اخیر او در تعجب به سر می بردند. او که فردی جدی بود، به مردی شاد و پرحرف تبدیل شده بود. سروان نیل از ادارة آگاهی و سرگروهبان ویت مسئول کشف این قتل می شوند و در بازجویی از کسانی که به نحوی با زندگی آقای فورتسیکو مرتبط بودند پرده از راز این قتل برمی دارند.