200,000 تومان
آلتین وقتی می شنود بگ محمد برگشته، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد؛ اما از جانب جبار نگران هست. می ترسد که به کمک آدم هایش، بلایی سر بگ محمد بیاورند؛ برای همین یک جا بند نمی شود و طول و عرض اتاق را گز می کند. منتظر برگشتن مادرش است که رفته چشم روشنی به هاجر بدهد و برگردد. اگر دست خودش بود، بال می زد و می رفت تا خودش هم به دلداده اش خوشامد بگوید. چقدر حرف داشت برای گفتن. هیچ وقت نتوانسته بود آنچه را که در دل داشت برای او بگوید…
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786000810078 |
---|---|
تعداد صفحه | 160 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.