150,000 تومان
کتاب مصور حاضر، روایتی داستانی از خاطرات «شهید ستاری» به روایت همسر ایشان است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در داستان می خوانیم: «چهارم دبستان بودم. صبح که از خواب بیدار می شدم، ناشتا خورده و نخورده می دویدم و می نشستم روی پله ها. سرم را می کردم پشت گلدان های شمع دانی و چشم می دوختم به در. مستأجری داشتیم که افسر نیروی هوایی بود. عاشق لباس هایش بودم. از در که بیرون می آمد و کفش هایش را می بست، من هم چشم هایم را می بستم و غرق رؤیاهایم می شدم».
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786003303430 |
---|---|
تعداد صفحه | 124 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.