در کتاب حاضر، نویسنده معمایی با پی رنگی محکم و اسراری دردناک به اشتراک می گذارد و با حقایقی شگفت انگیز گره از آن ها می گشاید. این رمان یک تریلر تأثیرگذار است که برای همیشه نگاه شما را به زندگی دیگران تغییر خواهد داد. «راشل» زن دائم الخمری ست که برای شخصیت خود ارزشی قائل نیست. ازنظر وی، زنان فقط از دو وجه قابل توجه اند: وضعیت ظاهری شان و ایفای نقش مادری. با این حساب، او که نازا و ظاهری معمولی دارد، نمی تواند موردتوجه مردی واقع شود. او برای اینکه زن صاحب خانه به وادادگی شغلش پی نبرد، روزی دو بار سوار ترن می شود. از بخت بدش، قطار از مقابل خانه شوهر سابقش «تام» و همسر او، «آنا» می گذرد. آن ها به تازگی صاحب فرزندی هم شده اند، همان موجودی که «راشل» در زمان تأهل نتوانست تقدیم شوهرش کند. شوهرش خانواده جدید را به منزلی انتقال داد که زمانی با «راشل» در آن سکونت داشتند. «تام» عکس خود و کودکش را در فیس بوک به اشتراک گذاشته بود. گویی در این عکس، خوشحال ترین لحظه عمرش را به رخ «راشل» می کشید.