دوست شدن تحقق میل شدید به اشتراک خوشبختی است و این هنگامی ممکن است که زنان شروع به یاد آوری توانمندی ذاتی ما نمی کنند و بنابراین، تجربه مشتاق بودن و میل شدید به خوشبختی را تجربه می نمایند. خوشبختی آن گونه که در این زمینه فهمیده می شود صرفاً احساسی گذرا نیست. این شناخت تجربی عمیقی از توانمندی امکان بالقوه زیادی در زنان بود که امکان نوشتن کتاب فراتر از خدای پدر را فراهم ساخت و این شناخت سلوک خاص نویسنده را تداوم بخشیده است. بدون تردید زنانی که تکلیف و راه فمینیست های رادیکال را از اواخر دهه 70 و در سرتاسر دهه هشتاد دنبال کرده اند، دوره دلسرد کننده و نیز دوران هیجان انگیزی را پشت سر گذاشته اند. وحشت های دهه 1980 و به طور عینی در مبارزه هر روزه برای جان به در بردن با سالم ماندن بدن ها / ذهن های ما تجربه شد، تحمل شده و تا اندازه ای که ما قادر بوده ایم، به استعدادهای خودمان تحقق بخشیم، پشت سر گذاشته شده است.