290,000 تومان
در این استان آقای «باد» دو دانه را روی زمین انداخته بود و رفته بود، پاییز بود و باران می بارید، دانه ها در دل خاک پنهان شدند و با آمدن بهار پوست ترکاندند و جوانه زدند و از دل خاک بیرون آمدند. روزها گذشت و دو نهال جوان تبدیل به دو درخت شدند تا اینکه یک روز تعدادی کارگر به محل زندگی دو درخت آمدند و خط هایی را روی زمین کشیدند که نشان از ساختن شهری بزرگ در آنجا می داد. درخت ها غمگین شدند اما فهمیدند وقتی رنجی را دو نفر با هم تقسیم می کنند تحمل آن آسان تر می شود و وقتی امیدی را دو نفر به هم می دهند امیدواری شادی بخش تر می شود.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789643379704 |
---|---|
تعداد صفحه | 12 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.