“نغمۀ غمگین” داستان دختر و پسری نوجوان است، پیش از جنگ جهانی، که در کافۀ “چارلز” با خواهرزادۀ وی، لیدا لوییز، خوانندۀ “بلوز” آشنا می شوند. “رادفورد” و “پگی”، هر روز برای شنیدن صدای لیدا به کافۀ چارلز رفته و همین باعث می شود تا رابطۀ دوستی میان آن ها و این خوانندۀ خوش صدا و مشهور، بیش تر شود. روزی که همگی به پیک نیک رفته و سرگرم تفریح هستند، ناگهان لیدا از شدت درد شکم، فریاد کشیده و به زمین می افتد. رادفورد، پگی، چارلز و مادر لیدا، به سرعت او را به بهترین بیمارستان شهر می رسانند، اما بیمارستان به علت رنگین پوست بودن از پذیرفتن لیدا خودداری می کند. در بیمارستان بعدی، نیز اوضاع بر همین منوال است و سرانجام لیدا بدون هیچ رسیدگی پزشکی، در بین بازوان دوستان و خانواده اش، جان می سپارد. این کتاب دربردارندۀ 10 داستان کوتاه تحت برخی از این عناوین است: قلب یک داستان پاره پاره؛ برادران واریونی؛ دختری که می شناختم؛ یادداشت های شخصی یک سرباز پیاده نظام؛ و نغمۀ غمگین.