17,000 تومان
مردی مجرد، هر روز ساعات زیادی از وقتش را به ورزش دو، و دویدن در اتوبان ها اختصاص داده و به این وسیله هم سلامت جسم خود را تضمین و هم و اوقات خویش را سپری می کند. او به تنهایی خو گرفته و در خیالش زنی را برای خود مجسم کرده و حرف ها و احساساتش را با وی درمیان می گذارد. آنقدر این خیال و رویا برای او زنده است که گاه احساس می کند این زن وجود دارد و یک حقیقت است. روزی پس از دویدن بسیار در هوای سرد و زیر باران به دکه ی آب میوه فروشی، که اغلب پس از ورزش به آن جا می رود، رسیده و برای رفع خستگی، دقایقی بدون آن که میل به چیزی داشته باشد می نشیند. جوان فروشنده لیوانی آب طالبی به او تعارف کرده و می گوید خانمی آن جا منتظرش بوده و چون دیر کرده او رفته، اما وی را به یک لیوان آب طالبی دعوت کرده است. جوان از نشان های فروشنده گمان می کند که تخیلش واقعیت پیدا کرده و این همان زن است. کتاب پیش رو علاوه بر داستان “آن گوشه ی دنج سمت چپ” مشتمل بر 12 داستان دیگر نیز است که از آن جمله اند: مقبره؛ مسیح؛ حالا می ذاری بخوابم؟؛ زخم رقیب؛ و پل ها.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789643623753 |
---|---|
تعداد صفحه | 100 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.