30,000 تومان
بهار شده بود. تپلی خمیازه ای کشید و با مادرش از غار بیرون آمد. همه جا پر از گل و سبزه بود. تپلی یک درخت را دید و پرسید: «این چیه؟» خرسی خانم جواب داد: «یک درخت بهاری! یک درخت پر از شکوفه!» روزها گذشت، یک روز تپلی به دنبال غذا می گشت که چشمش به درخت افتاد. درخت پر از میوه شده بود. خرسی خانم به تپلی گفت: «بیا از این میوه های تابستانی بخور. «تپلی تندتند میوه ها را خورد. یک روز تپلی بازهم گرسنه اش شده بود. رفت و درخت را تکان داد. جای میوه برگ های زرد و نارنجی به زمین ریخت. خرسی خانم گفت: «حالا فصل پاییز است. هوا کم کم سرد شد. برف می بارید. تپلی خمیازه ای کشید و گفت: «خوابم می آید.» خرسی خانم گفت: «خوب زمستان شده و وقت خواب زمستانی ما خرس هاست». کتاب حاضر از مجموعة کتاب های انگشتی است که برای گروه سنی «الف و ب» تدوین شده است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786005503319 |
---|---|
تعداد صفحه | 12 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.