کتاب حاضر، مشتمل بر هشت داستان کوتاه فارسی با عنوان های «راستش را بگویم…»، «حال برهم»، «خواهر خورشید، برادر ماه»، «لیست دامادی»، «آدمک چوبی»، «سوت بلبلی»، «ناسور»، «هزارویک شب شهرزاد» و «سربه سر» است. در داستان «سربه سر» می خوانیم: ««سیروس» مرد کامیون داری است که به خاطر حرف های ارباب ده و همین طور ترس، هیچ باری به جبهه نمی برد. او پیرزنی به نام «مهتاب» را در محله شان مثل مادر دوست دارد. یک روز «مهتاب» از او خواست نان های پخته را به کامیونش بار بزند تا برای جایی ببرد، او هم این کار را کرد اما بعد متوجه شد این بار برای جبهه است».