مباحث کتاب بر پایه نظریه ارزش و بسط توامان مفاهیم ارزش اقتصادی و فرهنگی به مثابه اصول زیربنایی تلفیق این دو زمینه، طرح شده است. نویسنده در این کتاب در باب مناسبات بین علم اقتصاد و فرهنگ ـ مثابه عرصه های گفتمان روشنفکری و نیز نظام های سازمان اجتماعی ـ همچنین، ایده های سرمایه فرهنگی و پایداری، و ترسیم وجوه تشابه در نحوه برخورد با سرمایه طبیعی در اقتصاد زیست محیطی بحث می کند. مبحث دیگری که در کتاب مطرح می شود اقتصاد خلاقیت در تولید کالاها و خدمات هنری، نقش فرهنگ در توسعه اقتصادی، صنایع فرهنگی و سیاست فرهنگی است. نویسنده تاکید می کند: “… تلاش برای کسب یا باز پس گیری قدرت اقتصادی از یک طرف، و تاکید بر هویت فرهنگی از طرف دیگر، همچنان نیروی محرکه دوگانه کشمکش و اختلاف اند. این مطالعات نشان می دهند که اگر قرار است به سوی جهان بهتری برویم، به درک عمیق تری از مناسبات بین اقتصاد و فرهنگ، در هر دو چارچوب اثباتی و هنجاری، نیاز خواهیم داشت”.