«امپریالیسم بشردوستانه: استفاده از حقوق بشر برای قالب کردن جنگ» در طرح کلی خود به دو نکته می پردازد. از یک سو، پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ابرقدرت شدن آمریکا، گفتمان حقوق بشر به قدرت های اقتصادی و نظامی بزرگ جهان، به ویژه آمریکا، توجیهی پرقدرت برای دخالت نظامی در سراسر جهان بخشید. از سوی دیگر، مشکلی تازه گریبان گیر بخشی از نیروهای چپ و حقوقی شد که به حمایت از امپریالیسم بشردوستانه امثال «جورج دبلیو بوش» و «ریچارد پرل» پرداختند. از این گذشته، کتاب، نقد تاریخی، سیاسی و اخلاقی نیرومندی است که از روند وحشت زایی که اشغال افغانستان و عراق تنها در حکم طلایة شوم آغازین آن است. نویسنده، در برابر نگاه حقوق بشری امپریالیسم بشردوستانه که به دلایل«انسان دوستانه» دخالت در عراق ثروتمند و نفت خیز را بر مداخله در روآندای فقیر ارجح می شمارد، رویکرد جای گزینی به دست می دهد که استوار بر شناخت واقعی از حقوق نابرابر مردم کشورهای فقیر و ثروتمند است. از جمله مباحث کتاب می توان به قدرت و ایدئولوژی، جهان سوم و غرب، و استدلال های سست و نیرومند بر ضد جنگ اشاره کرد. علاوه بر این در بخش انتهایی کتاب موضوع امپریالیسم بشردوستانه و دکترین نوین راست امپراتورانه، به صورت پی گفتار، از «نوام چامسکی» مطرح شده است.