«اوزون حسن» فرزند «علی بیگ» و از طایفة «آقونیلوها» بوده است. وی برادری با نام «جهانگیر» داشت که بعد از پدر به مقام پادشاهی می رسد. جهانگیر از اوزون حسن در جنگ ها با عنوان فرمانده استفاده می کرد و او نیز همیشه در جنگ ها موفق و پیروز بود و با جنگاوری ها و رشادت هایی که از خود نشان می داد محبوبیت فراوانی کسب کرده بود. پس از مدتی اوزون حسن طی نقشه ای برادرش را از سر راه برداشته و خود به فرمانروایی می رسد. پس از پادشاهی اتفاقات زیادی در حکومت اوزون حسن رخ می دهد، تا این که حاکم طربوزان درخواستی از اوزون حسن می کند. او با پذیرفتن درخواست آنها، در مقابل، درخواست ازدواج با «کاترینا»، دختر حاکم طرابوزان، را می کند که پذیرفته می شود. با این ازدواج اتفاقات فراوانی رخ می دهد که روند حکمرانی اوزن حسن را تحت الشعاع قرار می دهد. در این کتاب پس از بیان سال شمار زندگی «اوزون حسن» ـ از شخصیت های تاریخی ـ شرح وقایع زندگی وی در قالب داستان بازگو شده است.