کتاب حاضر، داستانی فرانسوی با مضمونی عاشقانه و اجتماعی، اثر «هونوره دوبالزاک»، نویسندة قرن نوزدهم میلادی است. در این داستان، مسئلة تأثیر وراثت و وابستگی زندگی انسان به تاریخ گذشته نشان داده شده است. امّا مخاطب، بیش تر از هر چیز دیگری، در این داستان با شکست همة فضایل در برابر ثروت و جاه طالبی روبه رو می شود. اوژنی گرانده، داستان دختری به نام «اوژنی» از خانواده ای فرانسوی است. پسرعموی اوژنی، به نام «شارل» پس از ورشکستگی پدرش به خانوادة او می پیوندد و عشقی عمیق بین آن ها شکل می گیرد. امّا پدر اوژنی که مردی متول و عاری از عشق است، نگاه دیگری به این ماجرا دارد و با عشق دخترش مخالفت می کند. شارل راهی سفر می شود و بین او و اوژنی جدایی می افتد. زمانی که شارل از سفر برمی گردد با ثروتی که اندوخته رفتاری مانند عمویش پیدا می کند و عشق دختر عموی خود را فراموش کرده و به ازدواجی مصلحت طلبانه تن می دهد. اوژنی نیز پس از مرگ پدرش و ناامیدی از عشق دیرینه اش، با یکی از خواستگارهای خود ازدواج می کند.