400,000 تومان
براساس نگرش سنتی و مکانیکی، مغز، اندامی مرکزی و مرکزیت بخش بود، ماشینی که همه اندام های دیگر را کنترل می کند. این نگرش مرکزیت بخش به مغز برای مدت ها نشان دهنده ایده آال حکمرانی بود: رهبری یگانه که همه اعضا را هدایت و کنترل می کند. با این همه، علوم اعصاب جدید این نگرش به مغز را درهم کوبیده اند و مغز را نه ماشینی خودآیین، بلکه شبکه ای از به هم پیوستگی های نورونی می انگارند که هیچ مرکزیت ندارد. این تغییر نگرش به مغز با تدبیری بنیادین در شیوه های سازمان دهی اجتماعی و سیاسی همراه بوده است. پلاستیسیته مغز، پیامد های سیاسی و اجتماعی ای دارد که از قضا همخوان با روح سرمایه داری است و عالمان اعصاب به کل از آن غافل اند. «کاترین مالابو» در کتاب حاضر، سویه ی سیاسی و اجتماعی مفهوم پلاستیسیته را بررسی می کند و می کوشد معنای رادیکال و رهایی بخش پلاستیسیته مغز را بپروراند. از همین روست که او سخن معروف مارکس درباره تاریخ را در مورد مغز به کار می برد: «انسان ها مغز خویش را می سازند، اما نمی دانند که چنین می کنند».
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786227668001 |
---|---|
تعداد صفحه | 118 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | ترجمه |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.