340,000 تومان
«بادی» مُرد، «بورلی»، خاکش کرد و بعد راه افتاد به طرف دریاچه «کلارا». از کوچه پشتی رفت، از بین درختان پرتقال، وقتی وارد کوچه «پالمتو» شد، «جو تراویس»، «جوی» پسردایی اش را دید، بورلی زیاد از او خوشش نمی آمد. بورلی همیشه می خواست از آنجا برود، می خواست تا آنجا که می تواند از همه چیز و همه کس دور شود، حالا که بادی مرده بود دیگر هیچ کس نمی توانست مجبورش کند که بماند و… .
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786001883835 |
---|---|
تعداد صفحه | 204 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | ترجمه |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.