«بوفاری 4»، ادارة تشخیص و بهره برداری از منطقة جنوب و مناطق حاره است. «سودی»، دختر شجاعی است که به همراه پدر خود هنگامی که همگان به علت اشغال شهر توسط بعثی ها آن را ترک کرده اند، در شهر می ماند. «عبدالصمد» و «میرآبی» دو تن از دوستان پدر هستند که تحت هیچ شرایطی حاضر به ترک آنها نیستند. پس از مدتی سودی در یکی از عملیات ها با فردی با نام «واهیک» آشنا می شود، که تاثیرات فراوانی در ذهن و روان او برجای می گذارد. اتفاقات رخ داده در بوفاری 4 شرایطی را برای سودی فراهم آورده است که پس از سال ها هنوز او را با خود همراه می کند.