12,000 تومان
آقا کریم، هر سال نیمة شعبان خیابان را چراغانی، و شربت و شیرینی پخش می کرد. بعضی ها سعی می کردند که به دیگران ثابت کنند، پول آقاکریم از راه درستی نیست و بعضی ها به دفاع از آقاکریم می پرداختند. یکی از کسانی که از او بد می گفت، یک هفته بعد از فوت آقاکریم فهمیده بود که آقا کریم ده ـ پانزده خانوادة بی سرپرست را اداره می کرده و کسی از این ماجرا چیزی نمی دانسته است. او به علت تهمت بی جا به آقاکریم شرمنده بود. راوی داستان مذکور در پایان آرزو می کرد که کاش در دورة حضور امام زمان بود، دوره ای که هیچ کس برای ثابت کردن چیزی به سند و مدرک احتیاجی نداشت. کتاب حاضر، ماجراها و دل نوشته های منتظران امام زمان(عج) است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789643043582 |
---|---|
تعداد صفحه | 96 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.