25,000 تومان
کتاب حاضر، از مجموعة «داستان های کهن ایرانی» و دربرگیرندة بیست و شش داستان از کتاب «جوامع الحکایات»، اثر «صدیدالدّین محمد عوفی» (قرن 7 ق) است. برخی از عنوان های داستان ها عبارتند از: «برو کار می کن مگو چیست کار»؛ «هم چون سخاوت حاتم کسی ندید»؛ «خواستن توانستن است»؛ «ابراهیم ادهم»؛ «رسیدن به مطلوب»؛ «شیطان و فرعون» و «شکر نعمت، نعمتت افزون کند». در داستان «شیطان و فرعون» آمده است: فرعون در زمان حکومت بر مصر ادعای خدایی کرد. روزی شیطان در حالی که فرعون خوشة انگوری در دست داشت، به نزد وی رفت و از او پرسید که چه کسی می تواند خوشة انگور را تبدیل به مروارید گرانبها کند. فرعون این کار را حرفة کیمیاگران دانست. شیطان خوشه انگور را با وردی جادویی تبدیل به مروارید کرد و فرعون او را تحسین کرد. در این هنگام، شیطان به قصد بوسیدن دست فرعون نزدیک وی شد و سیلی محکمی به صورت وی زد. فرعون با این عمل شیطان و گفتة وی که با این که احمق و نادان است، باز هم ادعای خدایی می کند، فرعون را تنها گذاشت. فرعون به این اندیشید که بنده ای بیش نیست، چون اگر خدا بود سیلی نمی خورد. کتاب با هدف آشنایی نوجوانان با داستان های کهن فارسی و عبرت آموزی از آن ها تدوین شده است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786005920291 |
---|---|
تعداد صفحه | 112 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | گردآوری |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.