“چهره ی اعمال نیک و بد”، روایتی از ملاقات شیخ بهایی با عارفی است که طی آن عارف از این که دیروز به قبرستانی رفته و در آن جا شاهد دفن جوانی بوده است سخن به میان می آورد و در ادامه می افزاید: پس از مرگ جوان، نخست جوان فریبا رویی را دیدم که سر قبر شخص متوفی آمد، اما اندکی بعد سگی را مشاهده کردم که بوی بدش تمام قبرستان را پرساخته بود. هم چنین دیدم که جوان به وسیله ی این سگ زخمی و خون آلود شده است. وقتی ماجرا را پرسیدم جوان زیبارو گفت که من اعمال نیک شخص موفقی بودم و مامور بودم در قبر او جای بگیرم، اما این سگ که عمل زشت او بود وارد قبر شد. من خواستم او را بیرون کنم، اما مرا مجروح کرد. ناگزیر میت را واگذاشتم و از قبر بیرون آمدم. در مجموعه ی حاضر حکایاتی با مضامین مذهبی و اخلاقی با استناد به روایات گرد آمده است. عناوین برخی از این داستان ها عبارت است از: عوامل بهشت؛ فرمانروایان بهشت؛ دین فروش؛ محو یا نحو؛ مکافات تیمور بختیار؛ راهزن گستاخ؛ گواهی دو کبک به وفای پیامبر اکرم (ص)؛ کودکی پیامبر (ص)؛ گرسنگی در سنگر؛ مژدگانی ازدواج علی (ع) با زهرای اطهر (س)؛ و علی حامی مستضعفان.