37,500 تومان
در روزگاران قدیم در امپراتوری ایران، پادشاهی به نام خسرو بود که چهل سال از عمر او می گذشت، اما هنوز فرزندی نداشت، اشکال از طرف همسرش بود و چون خسرو ملکة ایران را دوست داشت حاضر به ازدواج مجدد نبود، اما روزی به توصیة وزیر خود با دختر او ازدواج کرده و صاحب پسری به نام کیومرث شد. او کم کم فنون اسب سواری و تیراندازی را یاد گرفت و جوانی زیبا و برومند شد. روزی که به تنهایی به شکار رفته بود، پیرمردی گریان را دید که عکس دختر خود را در دست گرفته و گریه می کرد، عکس متعلق به فتنه دختر پیرمرد بود که خواستگاران خود را بعد از تحقیر کردن رد می کرد و خواستگاران جنون گرفته و در کوه و بیابان آواره می شدند. کیومرث به محض دیدن عکس دلباخته و شیدا شد، بار خود را بست و برای یافتن فتنه و علل کارهایش راهی چین شد، این کتاب مجموعة داستان های کوتاه با عناوین به دنبال شانس و قصة نادر، پسر تاجر، دختر اثار، وزیر بدچشم، زنی که دختر نداشت، از چاله به چاه و…. به نگارش درآمده است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789646453388 |
---|---|
تعداد صفحه | 292 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.