90,000 تومان
کتاب حاضر، داستانی است که با بیانی روان برای نوجوان نگاشته شده است، این داستان ماجرای پسر نوجوانی است که به دلیل مشکلات مالی خانواده اش، ناچار می شود به همراه آن ها به محله ای برود که خاطرات تلخی از آنجا دارد. در بخشی از داستان می خوانیم: «می خواستم بپیچم توی کوچه ی اصلی که یکهو خوردم به یک چیزی و نایلون داروها از دستم افتاد. می خواستم خم شوم و از زمین بردارمشان که نگاهم قفل شد روی صورت یکی از آن ها. همیشه همین است؛ وقتی از چیزی می ترسی همان موقع می آید سراغت».
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786001217951 |
---|---|
تعداد صفحه | 88 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.