کتاب حاضر، بیانی از زندگانی و خاطرات «فضه» کنیز حضرت «فاطمه الزهرا» است که از زبان خود او و با روایتی داستانی نگاشته شده است. «فضه کیست؟»، «زندگی شخصی فضه»، «شخصیت فضه»، «صدای اذان بلال»، «بیت الاحزان»، «وصیت های بانو»، «همسران من»، «نان ونمک و آب»، «نان جوین»، «عصر عاشورا»، «وای از اسیری»، «مجلس یزید»، «گرسنگی کودکان کاروان»، «شیر عسلی از گوسفند»، «خداحافظ مادر»، «وصیت های بانو: عنوان های برخی از داستان های این کتاب هستند. در داستان «عصر عاشورا» می خوانیم: «گوشه هایی از مصیبت عظیم در سرزمین کربلا را می دانستم. شنیده بودم که امیر المومنین هنگام بازگشت از جنگ صفین به کربلا رسید و در آنجا شیری نزد امام آمد و سلام کرد».