در این کتاب «جوآن دیدیون»، تجربیاتش را درباره زندگی اش در سالی که ناگهان همسرش را که یک نویسنده پرافتخار است از دست می دهد، ارائه می کند. نویسنده با نثری ساده احساساتش را بیان می کند و مخاطب با خواندن آن ها هراسی ناگهانی، درد، رنج، احساس غم و پوچی را تجربه می کند و نیز در بخش دیگری از کتاب، روند بهبودی و التیام و بازیابی قدرت برای ادامه زندگی را درک می کند.