از سال های دهه هفتاد میلادی و به دنبال فراگیر شدن سیاست های تعدیل اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که جهت کاهش بحران بدهی های کشورهای در حال توسعه تجویز می شد، در این کشورها شاهد اجرای برنامه هایی مشابه نظیر کاهش سرمایه گذاری های عمومی، خصوصی سازی گسترده، کاستن از حجم یارانه ها، کاهش تعرفه های واردات و در نتیجه موج گسترده آوارگی روستاییان و هجوم آنها به شهرهایی بوده ایم که مدیران آنها در رؤیای ساخت شهرهایی در کلاس جهانی به سر می برده اند، با ایجاد این مناطق حومه ای زاغه نشین، بحرانی وحشتناک ایجاد کرده اند. مایک دیویس در کتاب حاضر، با اشاره به اینکه، راه مقابله با این بحران را بازگشت به دین می داند، به نشانه های اثربخش این بازگشت در تعدادی از این محلات اشاره می کند. آیا همان طور که مایک برای ما می گوید، آینده این شهرها در گروی زد و خوردهای خونین و انفجارهای پارتیزانی نظیر اتفاقات شهرک صدر و فلوجه و موگادیشو خواهد بود؟