880,000 تومان
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر تخیلی است. راوی، این داستان را این گونه روایت می کند: نصفه شبی که فردایش تولد 11سالگی ام بود… چشم چپ بابا را در یک جیب و ناف بریده ی یزدان را در جیب دیگر کاپشن گذاشتم و دنبال بابا راه افتادم سمت سنادره، قدیمی ترین و بزرگ ترین قبرستان شهر که پُر از سنگ قبرهای شکسته بود. آن شب فکرش را هم نمی کردم که قرار است از فردا با عروس سنادره در یک غسالخانه ی قدیمی زندگی کنم. بابا رفته بود دنبال مامان و من آن قدر روی سنگ قبرهای فیروزه ای ستاره و پنجره کشیدم تا باور کردم مُرده ها حرف ها و قصه های بیشتری برای تعریف کردن دارند تا آدم های زنده…».
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786226839778 |
---|---|
تعداد صفحه | 284 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.