کتاب حاضر، داستان زندگی مردی به نام «آراز افشاری» است. «آراز» بیست و هفت ساله، در «اورمیا» ـ یکی از شهرهای مرزی ایران ـ به دنیا آمده است. مادر او به دلیل ابتلا به بیماری جزام از خانه گریخته است، و «آراز» تحت مراقبت های پدری مهربان و باوقار بزرگ شده است. اینک «آراز افشاری»، آهنگساز و رهبر جوان ارکستر دروین است و کنسرتی پرشکوه برای پروژة عملی پایان دوره دکترای در رشتة «اتنو موزیکولوژی» (موسیقی شناسی تطبیقی) برگزار کرده است. او برای تکمیل پروژة خود، تحت تأثیر «اشپیگل»، نابغه موسیقی قرار گرفته و به زادگاه خود می آید و ماجرای بسیاری را پشت سر می گذارد. او به انسان والا با پیامی عبرت آموز برای بشریت تبدیل می گردد.