350,000 تومان
نیمه شب از زور سرما داخل سنگر کمین ارتفاع مرزی ملخ خور چمباتمه زدم. چشم و گوشم به لایه های تاریکی مقابل بود. گاه خیال می کردم میان کیسه خواب پر قوی آمریکایی؛ اما آنی سرنیزه دشمن را توی گلو حس می کردم. صدایی شنیدم و به دره زیر پا گوش خواباندم. دلهره و صدای ریزش سنگ آمد. دلهره آمد به دلم… نکند سنگر کمین لو رفته… تقصیر شاپوره… باز حرف خواهرش حوری رو زد. آخه زن می خوام واسه پشت جنازه ام… راست و دروغ حرفش را خدا می دونه… همین الان عراقی ها دارن با دوربین دید در شب نگام می کنند، نکنه…
در انبار موجود نمی باشد
| شابک | 9786000348991 |
|---|---|
| تعداد صفحه | 102 |
| نویسنده | |
| ناشر | |
| سال چاپ | |
| نوع جلد | |
| قطع | |
| نوع کتاب | تالیف |