7,000 تومان
خانم “بوت” و فرزندانش ـ پوپی و سم ـ در مزرعه ی درخت سیب زندگی می کنند. یک روز آن ها به ایستگاه قدیمی قطار رفتند که اکنون متروکه شده بود. آن روز تمام اهالی برای تمیز و مرتب کردن ایستگاه قدیمی به آن جا آمده بودند، پوپی و سم به آقای نقاش کمک کردند و خانم بوت سکو را جارو کشید. در این هنگام صدایی به گوشش رسید؛ یک قطار بخار به ایستگاه آمد. پوپی و سم پدرشان را دیدند که آن روز در کنار راننده ی قطار نشسته بود و به او کمک می کرد. مادرشان نیز آن روز مامور قطار شد و لباس مخصوص پوشید. سپس همگی سوار قطار شدند و روز خوشی را گذراندند. خانم بوت گفت: “ایستگاه قطار دوباره راه می افتد و باز می شود. از این پس می توانیم در تعطیلات آخر هفته قطارسواری کنیم”.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789645361431 |
---|---|
تعداد صفحه | 16 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | ترجمه |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.