25,000 تومان
در نمایش نامة حاضر «علیقلی خان»، سهامدار چند کارخانة ولایتی است که 70 سال سن داشته و در آستانة مرگ است. فرزندان او برای به دست آوردن ارثیة پدر، تلاش و تقلا می کنند، به جز جمشید که 35 سال داشته و دارای دکترای فلسفه است و هیچ شغلی ندارد. او سال ها در خارج از کشور بوده و اکنون از بازگشت خود به ایران پشیمان است. علیقلی خان در وصیت نامه اش روستای گیلده را به نفع زارعان منطقه وقف می کند تا در سه گوشة آرامگاه او یک مسجد، یک دبستان و یک درمانگاه بسازند و به نام جمشید ثبت کنند. وقف روستا به نفع زارعان حسادت فروغ الزمان، خواهر جمشید، را برمی انگیزد، زیرا به زعم او این حق دخترش سورناست که روستا وقف او باشد نه زارعان بی سروپا. در این نمایش نامه، مسالة دعوا بر سر ارثیه به تصویر کشیده شده است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789643418533 |
---|---|
تعداد صفحه | 152 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.