10,000 تومان
جورج میمون کوچک و بازیگوش، به همراه دوستش آقایی که کلاه زرد داشت، برای تعطیلات به شهر رفتند تا جشن کارناوال را تماشا کنند. اما چون وزش باد برای بادکنک ها خیلی شدید بود، جمعیت می بایست در داخل فروشگاه منتظر می ماند تا شدت باد کم شود. جورج از پنجرة فروشگاه چیز عجیبی دید. مدت زیادی بود که از صبحانه خوردن او گذشته بود و او دنبال غذا می گشت. او یک درخت با چند نارگیل تازه دید، بالای درخت رفت، ولی آن نارگیل ها واقعی نبودند. جورج نارگیل ها را محکم کشید، درخت شروع به لرزیدن کرد و روی زمین افتاد و همة نارگیل ها پخش شدند. جورج به دنبال نارگیل ها می دوید و تمام کارناوال را به هم ریخته بود. اما، ناگهان جورج گم شد و غیبش زد. این کتاب مصور از ماجراهای جورج میمون بازیگوش، برای دو گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789646187207 |
---|---|
تعداد صفحه | 24 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | ترجمه |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.