300,000 تومان
نازگل داشت مثل همیشه گل می کاشت و زلف های نسترن را شانه می زد. مدتی بود که این کار هر روزش شده بود. از خانه شان که بیرون می آمد کمی بعد با جویبار همراه می شد و صدای آن با احساسش در هم می آمیخت. با شبنم روی گل ها حرف می زد و چون سنجاقک ها در میان شبدرها پرواز می کرد تا اینکه می رسید به باغ همسایه. باغی که همیشه آرزوی داشتنش را در سر می پروراند.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789641217305 |
---|---|
تعداد صفحه | 186 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.