200,000 تومان
نویسنده در این کتاب، هویت ایرانی را به مثابه رودخانهای توصیف میکند که در بستری متشکل از ایران، اسلام، سنت، و تجدد و روزآمدی در جریان است. به گفته وی: “هر آن کس و یا گروهی که این هویت پیچیده را تشویق کند مورد احترام ایرانی و در واقع قهرمان وی است. و هر آن کس که آنان را به وجهی مورد بیمهری قرار دهد، مورد بیتوجهی ایرانیان قرار میگیرد. از طرفی در صورت جاری بودن این هویت در میان ایرانیان تولید عصبیت از یک سو و امکان تولید تمدنی از سوی دیگر از نتایج مستقیم آن خواهد بود”. بدین سان، نویسنده یافتههای پژوهش خویش را در شش گفتار فراهم میآورد. درگفتار اول مقوله هویت مطرح میشود و طی آن آرای چهار متفکر ایرانی در خصوص هویت بررسی و ارزیابی میگردد. این چهار تن عبارتاند از: ذبیح الله صفا، شاهرخ مسکوب، مرتضی مطهری، و عبدالکریم سروش. وی در معرفی مباحث بعدی کتاب خاطر نشان میکند: “در گفتار دوم، از ایران بحث خواهد شد و این که چگونه دو عنصر “فردیت عارفانه” و “تساهل و باز بودن فرهنگی” پایه تفکر ایرانی را ریخت. در این گفتار در ابتدا از ایران به عنوان یک مفهوم و ریشه تاریخی آن بحث خواهیم نمود و در ادامه از یک سو جایگاه دو مقوله “فردیت عارفانه” و “تساهل” را در ساختار سیاسی و به ویژه نهاد شاهی، به عنوان الگوی رفتار مناسب، به بحث خواهیم گذارد و از سوی دیگر به معنای این دو مقوله در ساختار دینی و اجتماعی، که همانا اندیشه مزدیسنا است، توجه خواهیم نمود. گفتار سوم به دیگر بستر رودخانه هویت ایرانی که همانا دین باشد خواهد پرداخت. ایرانیان همیشه با دین رابطهای نزدیک داشتند، از تعلیمات آموزش بخش دین بهرهها گرفته، حتی در تبویب و صیقل زدن به آنان سهیم بودهاند. نه فقط ایران زادگاه دین وحدانی زردشتی، بلکه محل بروز آموزههای مانوی و مزدکی نیز بوده است…. اکثر بانیان مکاتب مهم فلسفی، عرفانی و حتی فقهی در تاریخ اسلام، ایرانی و یا ایرانی تبار بودهاند. آنچه ایرانیان از دین اسلام برگرفتند همانا احیای “یکتاپرستی” و دیگری تاکید بر “عدالت و برابری در قبال شریعت” بود که بر همه امتیازات خونی، نژادی، قومی، محلی گرایی، و موروثی مهر باطل گذاشت. در این گفتار ابتدا از دلایلی که ایرانیان به آیین گذشته خود پشت کردند صحبت خواهیم نمود، سپس از آمدن اسلام و میراثی که برای ایرانیان به جای گذاشت یاد خواهیم کرد، و در ادامه، کناکنش ایرانیان را با این دین جدید تحلیل خواهیم کرد. در گفتار چهارم از بستر سنت یاد میکنیم، یعنی بر جنبههایی از هویت ایرانی توجه میکنیم که بیتفاوت به ساختار سیاسی، دینی، و یا دیگر گرایشها، با سماجت حضور خود را حفظ کردهاند و در رفتار هر روزه ایرانیان از جمله الگوی تغذیه، لباس پوشیدن، معماری، آرایش، و تزیین منزل اثر گذار بوده خود را نشان میدهند. دو عنصری که در سنت در ایران بسیار برجسته هستند، یکی “اعتدال و میانهروی” و دیگری “فتوت و جوانمردی” است. نحوهای که این عناصر در میراث فکری و فرهنگی ایرانیان مصداق پیدا کردهاند مورد بحث قرار خواهد گرفت. گفتار پنجم به جدیدترین میراث در حوزه تمدنی و فرهنگی ایرانیان اختصاص پیدا میکند. این میراث تجدد است که نه فقط از آن ایرانیان شده است که در واقع به الگوی غالب یا اسوه و یا به قول عبید زاکانی به “مذهب مختار” اندیشیدن و عمل کردن در کل عالم تبدیل شده است. البته نکته مهم این است که در همه حوزههای جغرافیایی جهان تجدد قرائت خاص خود را به جا گذاشته است، و جز این هم گریزی نیست، زیرا بدون قرائت بومی هیچ مقولهای ریشه نخواهد گرفت. به راستی گوهر، بدایت و غایت تجدد چیست؟ اگر پیام اصلی تجدد آزادی است، مراد از آن چیست؟ آیا این تعریف که آزادی یک فرد جایی تمام میشود که آزادی دیگری آغاز میگردد می تواند بنیان استواری برای دنیای جدید باشد؟ نتیجه این گفتار این است که “آزادی” بدون همراهی با “عقلانیت” در واقع به سراشیب نا استوار نسبیت گرایی و بیمحتوایی و بی پایگی و بالاخره نیستگرایی خواهد انجامید. از طرفی آزادی بدون تولد انسان خودمختار به سختی امکان پذیر است. به همین دلایل سهم تجدد در هویت ایرانی همانا دو مقوله اساسی “فردیت مسئول” و “آزادی معقول” است، منتهی بومی شده آنها و نه وارداتی آنان. در گفتار ششم و یا نهایی به این پرسش خواهیم پرداخت که راه ترکیب ابتکارآمیز چهار بستر هویت ایرانی کدام است؟ آیا ایرانی میتواند با به خدمت گرفتن آنها در دنیایی جدید ایفای نقش کند؟”.
موجود در انبار
شابک | 9789641854555 |
---|---|
تعداد صفحه | 288 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.