فرهنگ مفهومی است که اقتصاددانان، سیاست مداران، جامعه شناسان، روان شناسان، دین شناسان، روزنامه نگاران، هنرمندان، نویسندگان و بسیاری از گروه های حرفه ای و مردم از آن استفاده می کنند. آن ها ضمن با اهمیت شمردن مفهوم فرهنگ، مشکلات انسان ها را از بی توجهی به مفهوم فرهنگ و عدم درک درست و فقدان آشنایی با مقولۀ فرهنگ می دانند. از جملۀ مباحث مربوط به فرهنگ در حوزۀ علوم انسانی، و مطالعات فرهنگی، است که ویژگی های خاصی دارد. اصلی ترین مشخصۀ آن مقایسه آن با دیگر رشته ها و حوزه های علوم اجتماعی است. در این حوزه، فرهنگ امری تابع اقتصاد، سیاست و روابط اجتماعی نیست، بلکه مطالعات فرهنگی به فرهنگ به عنوان محور اصلی روابط انسانی نگاه می کند. امروزه فرهنگ موردنظر در حوزۀ مطالعات فرهنگی به جامعۀ مدرن معطوف است که مطالعۀ آن در این حوزه از مطالعۀ درون تا مطالعۀ بیرون صورت می گیرد. بدین لحاظ تحول فرهنگ و تغییرات کلان آن مورد نظر نیست بلکه نحوۀ عمل فرهنگ در مطالعات فرهنگی اهمیت دارد. هم چنین از سایر ویژگی های آن می توان به استفاده از روش ها، نظریه ها و نظام های مفهومی برای شناسایی وضعیت فرهنگی انسان و جلوگیری از نگاه بدبینانه در زمینۀ فرهنگ اشاره کرد. مطالعات فرهنگی، حوزه ای بین رشته ای و محصول تعامل های فکری و اجتماعی در دوره ای خاص از تاریخ است که در آن مسائلی از قبیل چیستی و چرایی فرهنگ و برداشت های انتقادی از آن مورد توجه است. نگارنده در کتاب حاضر ضمن پرداختن به مفهوم فرهنگ به اصول و مبانی مطالعات فرهنگی و تاریخچه مراحل و روش های آن اشاره کرده است.