30,000 تومان
موشی خانم گفت: «امروز من سرما خورده ام. تو باید تنها از لانه بیرون بروی و غذا بیاوری.» موش موشک به طرف انبار غذا رفت. اما جلو در انبار یک حیوان دراز کشیده بود. موش موشک یواش یواش جلو رفت. اما ترسید و فرار کرد. موش موشک پرید توی بغل او و نفس نفس زنان گفت: «مادر مادر… جلو در انبار یک حیوان خوابیده است که سر گرد، گوش های سه گوش و سبیل های دراز، مثل یک خط راست دارد». مادر او را بوسید و گفت: «چه خوب شکل ها را یادگرفتی؟ پسرم! اسم آن حیوان گربه است. دفعة بعد راه رد شدن از کنار گربه را یادت می دهم». کتاب حاضر از «مجموعة کتاب های انگشتی» است که برای گروه «الف و ب» تهیه و تدوین شده است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786005503265 |
---|---|
تعداد صفحه | 12 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.