5,000 تومان
نمکی پسر بازیگوشی بود. او بدون توجه به گل ها، برگ و شاخه ی درختان و گاهی شیشه خودشان یا همسایه را می شکست. یک روز نمکی با یک شوت محکم، گل توی باغچه را شکست. سپس صدایی شنید. صدا از نگهبان گل بود که گریه می کرد. آخر نمکی بال او را زخمی کرده بود. نگهبان گل برای نمکی توضیح داد که چه زحمت هایی می کشد تا از یک دانه، گل زیبا به وجود آید. نمکی با شنیدن حرف های نگهبان گل، ساقه ی گل را برداشت و با پارچه بست. از آن به بعد، نمکی نیز نگهبان گل ها شد.
این داستان تخیلی و آموزنده، در مجلدی خشتی و همراه با تصاویر رنگی برای گروه سنی الف و ب به چاپ رسیده است.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786005102840 |
---|---|
تعداد صفحه | 12 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.