8,000 تومان
مادر و پدر «هاپو» می خواستند بیرون بروند. مادربزرگ آمده بود تا در نبود آنها پیش هاپو بماند. مادربزرگ پرسید: «امروز دوست داری چه کار کنیم هاپو؟» بدین ترتیب هاپو نخست پازل جدیدش را درست کرد. سپس به مادربزرگ پیشنهاد کرد تا با هم قایم موشک بازی کنند. مادربزرگ پذیرفت و هاپو در جایی پنهان شد. مادربزرگ خیلی جست وجو کرد اما نتوانست هاپو را پیدا کند و هاپو برنده شد. در حالی که مادربزرگ خسته شده بود، پدر و مادر هاپو از راه رسیدند و هاپو که اوقات خوشی را با مادربزرگ گذرانده بود، از او خواست تا بیش تر پیش آنها بماند. کتاب حاضر از مجموعۀ «هاپو و دوستانش» به چاپ رسیده است.
در انبار موجود نمی باشد
| شابک | 9789643695217 |
|---|---|
| تعداد صفحه | 12 |
| نویسنده | |
| ناشر | |
| سال چاپ | |
| نوع جلد | |
| قطع | |
| نوع کتاب | ترجمه |