در نیمة دوم قرن بیستم و در جریان دهة 1960 م، زمانی که شکوفایی اقتصادی به جامعة غرب کمک می کرد تا قاطعانه از موقعیت پس از جنگ به در آید، هنر مدرن جان تازه ای گرفت. اما سردمداران آن، هرقدر هم شایسته بودند، چاره ای نداشتند جز آن که پا جای پای پیشگامان بگذارند. دنیا، که با پیامدهای سیاسی جنگ دگرگون شده بود، بار دیگر با ارزش هایی که مد نظر نسل های تازه بود، تکان خورد؛ نسل هایی که دقیقا پس از جنگ رشد کرده بودند. دیگر مقاومت در برابر شکل های نو چندان محکم نبود. خانوادة اجتماعی نیز اندک اندک به هنر مدرن عادت و کشف می کرد که هنر مدرن نیز می تواند سنتی داشته باشد. نگارنده در کتاب حاضر به هنر مدرن، به خصوص هنر معاصر در فرانسه می پردازد و آخرین جریان های هنری، از آغاز به وجود آمدن هنر مدرن تا پایان سال 2005 در فرانسه، را بازگو می کند. زیرا تاریخ نگاری هنر فرانسه، با در نظر گرفتن جریان های متنوع پراهمیت است. سرانجام موزة شیئی را مالک می شود… که خود پنهان می کند، اثر هنری و از «همه چیز هنر است»… تا همه چیز فریب است، سرفصل های کتاب را تشکیل می دهد.