125,000 تومان
«نوذر»، مردی حدودا پنجا ساله، و همسرش «فرح» دو پسر به نام «رامین» و «سیامک» و یک دختر به نام «مانا» داشتند. تمام فرزندان آنها سروسامان گرفته بودند. فرح تصمیم گرفته بود که با نوذر صحبت کند و از او بخواهد که به او آزادی دهد و این آزادی به معنای طلاق بود. آن شب نوذر و فرح به مدت طولانی بحث کردند، اما فرح فقط طلاق می خواست، چون تصور می کرد با طلاق به آزادی فردی می رسد. نوذر از این موضوع بسیار ناراحت بود، زیرا اطمینان داشت در قبال همسرش کوتاهی نکرده است. چند روز از این موضوع می گذشت که نوذر به علت نامعلومی از دنیا رفت. با مرگ نوذر گویی فرح به آزادی رسیده بود و راهی سفری شد که هیچ کس از مکان آن اطلاعی نداشت. در این مسیر فرح با واقعیت هایی روبه رو می شود که زندگی او را تغییر می دهد. داستان از زبان سوم شخص روایت می شود.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789642240715 |
---|---|
تعداد صفحه | 736 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.