64,000 تومان
نویسنده در کتاب کوشیده است دو زبان فارسی و عربی را از دیدگاه جامعهشناسی و تاریخ بررسی کند. ضمن آن که بخشهای نسبتا مفصلی از کتاب به افرادی در تاریخ اختصاص یافته که به فارسی یا عربی سخن میگفتند و در محدودهی فرضی “ایران” میزیستند. قصد نویسنده از این کار آن بوده تا دایرهی گستردگی هر زبان در جاها و زمانهای گوناگون تعیین گردد. وی معتقد است که از زبان دری در سدههای 1 و 2 قمری مدارکی در دست است که نشان میدهد فارسی دری، بیش از آن چه خاورشناسان پنداشتهاند، رواج و اعتبار داشته است، همچنین در دو سدهی نخست، زبان عربی در ایران، از یک سو گویشهای قبایل بود که به ظاهر، ایرانیان هیچ علاقه و گرایشی به آنها نداشتند و از سوی دیگر، همان زبان رسمی فصیحی بود که در دیوانهای دولتی و میان اشراف و اعیان عرب نژاد بسیاری از موالی معمول بود. نویسنده در این خصوص روایتهای متعددی را ذکر میکند. وی بر این باور است که از اواخر سدهی 2 قمری، ایرانیان بیشماری رو به زبان و ادب عربی نهادند، چندان که عربی بر همهی فضاهای درون اجتماعی سایه افکند. ضمن آن که او خاطرنشان میکند در چنین اوضاعی، فراگیر بودن عربی، با فارسی زبان بودن تودهی ایرانیان و بروز ناگهانی شعر و نثر فارسی تعارض آشکار دارد. نویسنده علاوه بر ذکر این نکته که تاثیر زبان عربی بر زبان فارسی پدیدهای کاملا شناخته شده است، از طرفی شعر، قالب شعر، مضامین شاعرانهی فارسی، ضربالمثلهای ایرانی و موضوعهای دیگری از این دست، بر شعر عربی شرقی تاثیر نسبتا گستردهای داشته که از اواخر سدهی 4 قمری آغاز شده و در سدهی 6 قمری پایان پذیرفته است (جز در موارد پراکنده و استثنایی). در کشاکش میان عربی و فارسی، بسیاری برای حفظ فارسی کوشیدند. تودههای مردم همزبان و همسنتهای خود را پاس میداشتند و به همین سبب ارباب قلم را وامیداشتند که به زبانشان عنایت ورزند. از سوی دیگر بسیاری از ایرانیان که عمدتا دانشور بودند، با فارسی و سنتهای ایرانی ستیز کردند و زبانی جز عربی، و سنتی جز سنت مسلمانی نخواستند. در این جا، موضوع “هویت” با چهرههای بسیار گونهگون آشکار میشود و نشان میدهد که دربارهی “ملیت” و “ایرانیت” و “هویت” باید بیشتر اندیشید و راههای تازهتری پیشنهاد کرد.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789643128685 |
---|---|
تعداد صفحه | 324 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |