3,500 تومان
روزی ملکۀ بدجنس سرزمین جادو به کوتوله هایی که آنها را مجبور به انجام کار می کرد، دستور داد که به سرزمین پادشاه دوستی بروند و دختر پادشاه را بدزدند. آنها مجبور شدند تا از دستور ملکه پیروی کنند. کوتوله ها به پادشاه گفتند که «بهار» را می برند و قبل از غروب آفتاب بازمی گردانند. وقتی بهار به سرزمین جادو رسید، کوتوله ها به او گفتندکه جادوی این سرزمین وقتی از بین می رود که دختری خوش قلب گردنبند زمردی ملکه را به گردن خود بیندازد. کوتوله ها و بهار طی نقشه ای گردن بند را از گردن ملکه درآورده و به گردن بهار انداختند. ناگهان کوتوله ها به سربازهای جوانی تبدیل شدند و کوتولۀ جوان تر به شاهزادۀ آن سرزمین. سپس بهار و شاهزاده با یک دیگر ازدواج کردند و به سرزمین دوستی بازگشتند.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9786005197037 |
---|---|
تعداد صفحه | 12 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | تالیف |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.