55,000 تومان
“ماروخا” و خواهرشوهرش، “بئاتریس”، بعد از یک روز پرمشغله سوار ماشین شده و به راننده دستور دادند که مستقیم به طرف خانه برود. چندروزی بود که ماروخا ـ خبرنگار بسیار موفق ـ احساس ناامنی می کرد. آدم ربایی های زیادی در کشور اتفاق افتاده بود و او را هم نگران کرده بود. ماشین به راه افتاده و هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بود که یک تاکسی و یک مرسدس بنز از جلو و عقب راه آن را بستند و با تهدید و تیراندازی، هردو زن را مجبور به اطاعت از خود کردند. آدم رباها قصد داشتند از این دو تنها برای مخابره ی خبر و به عنوان وسیله ی ارتباط با دولت استفاده کنند. اما بعد از مدتی کوتاه از طریق اخبار متوجه شدند گروگان هایشان خیلی باارزش تر از آن چه آن ها می اندیشیدند هستند و خانم ماروخاپاچون دوی یامیزار، همسر سیاستمدار سرشناس، “آلبرتو وی یامیزار”، است. بنابراین نقشه ی خود را تغییر دادند و… نویسنده در این رمان به نقل این ماجرا و داستان 6 ماه اسارت ماروخا و تلاش های سرسختانه ی آلبرتو برای نجات وی می پردازد.
در انبار موجود نمی باشد
شابک | 9789644057021 |
---|---|
تعداد صفحه | 484 |
نویسنده | |
ناشر | |
سال چاپ | |
نوع جلد | |
قطع | |
نوع کتاب | ترجمه |
کتاب فروشی حکمت با تکیه بر سال ها تجربه و بهره مندی از دانش نیروهای متخصص و کارآزموده و همکاری با اکثر ناشرین و موزعین بر آن است بهترین خدمات را به شما عزیزان فرهیخته ارائه کند.