جدال نقش با نقاش، جدال نقش باز است با نقش زن و نقش گذار هم به اعتبار ذهنیت زنانه در تقابل با آن من برتر و مردانه، همان گونه که زری در سووشون است و همه زن هایی که در آتش خاموش و شهری چون بهشت حضور دارند و هم به اعتبار خیال بودن و خیال آفرینش اش، یعنی دسترس داشتنش به عوالم درونی چه به مفهوم فرویدی که ناخودآگاه فردی باشد و چه به مفهوم یونگی که ناخودآگاه جمعی اما زنانه باشد .در مجموع نویسنده قصد دارد ببیند که خانم دانشور چگونه می تواند به رغم نقش گذار و نقش زن که یکی تحمیل دنیای مردانه است در محدوده همسری در این ملک و دیگری مسلمات فرهنگی ما از نقش گذار و نقش زن برگذرد .به دیگر سخن می گوید که نقاش چگونه توانسته است با وجود تبعیت از مضایق فکری خودش و ابتلا به مخمصه های فکری آل احمد نقشی بیافریند که از نقاش درگذرد .کتاب در سه فصل و یک پیوست شامل زندگی نامه، گفتگو، یک سند و تنظیم شده است.